پاسخ:
[سیاوش گودرزی:]
حرف شما را کاملا قبول دارم. وضعیت وخیم مالی ناشران با نشر غیرقانونی و الکترونیک آثارشان که کوچکترین نفعی به ایشان نمیرساند، کار درستی نیست و برقراری عدالت آموزشی نیز وظیفهء ما نیست. طی مذاکرهء ابتداییای هم که با مسؤولان باشگاه دانشپژوهان داشتهایم، ایشان نیز درصدد راهی قانونی برای برقراری عدالت در دسترسی به منابع هستند؛ چراکه این بیعدالتی در المپیادهای دیگر نیز وجود دارد و مختص منابع ادبی نیست.
ما نیز بهنوبهء خود تضییع حق ناشران را کاری ناقض غرض در بحث انتشار علم و ادب و فرهنگ میدانیم؛ امّا چرا دست به چنین کاری زدهایم؟
اوّل: ما برای آنکه اندکی ماهیت کارمان با وبگاههای نشر غیرقانونی الکترونیک تفاوت کند، لینک دانلودها را فقط در زمان منتهی به آزمون، در دسترس میگذاریم تا امکان سوءاستفاده اندکی کمتر شود؛
دوم: ما خود در کلاسهای خود، دانشآموزان را تشویق و گاهی (در شرایط وجود شرایط مالی مناسب) الزام میکنیم که اصل کتابها را خریداری کنند؛
سوم: در نظر داشته باشید که وجود نداشتن منابع برای دانلود، نفع چندان زیادی عاید ناشران نمیکند؛ چرا که در تمام سالهای پیش، بصورت یک سنّت، مدرّسان المپیاد از کتابخانهء دانشگاه یا کتابهای شخصی خود، بخشهای مورد نیاز را کپی کرده، دراختیار دانشآموزان قرار میدادند. درضمن، بسیاری از دانشآموزان متمول یا علاقهمند، حتی با وجود کپی (و اکنون: فایل اسکنشده)، خودبخود کتابهای منبعشده را از بازار میخریدند و میخرند؛
چهارم، طرح پیشنهادی حضرتعالی (که آموزشوپرورش منابع را کپی و ارسال کند): این طرح دقیقا چه تفاوتی در احقاق حق ناشر ایجاد مینماید؟ حتی اگر به این طرح اضافه کنیم که آموزشوپرورش، کپی منابع را فقط به مدارس و مناطق محروم بفرستد، باز هم طرحمان کامل نیست چراکه تشخیص وضعیت مالی دانشآموز، تنها با ردهبندی مدارس سنجیدنی نیست.
+
اما درمجموع، از اینکه این دغدغه را دارید و با ما هم در میان گذاشتید، بسیار سپاسگزاریم.
اگر راه حل بهتری بهذهنتان میرسد، حتما به ما بگویید تا درضورت امکان به باشگاه منتقل کنیم.
.
کارِتون 20